ساخت باغ ویلا: باغ شاهزاده ماهان در دل کویر
به گزارش وبسایت دانشجویی، دفتر فنی معاونت معرفی و آموزش سازمان میراث فرهنگی در راستای طرح معرفی و سامان دهی محوطه های تاریخی ، طرح سامان دهی باغ شاهزاده ماهان را شروع نموده است . این طرح پس از انجام مطالعات و برنامه ریزی ها و تهیه طرح های مربوطه به وسیله مهندسان مشاور پیش می رود ...
جهت دریافت خدمات ساخت باغ ویلا با گروه ساختمانی آبان در ارتباط باشید. گروه آبان با سالهای تجربه طراحی معماری و ساخت و مشارکت در پروژه های ساختمانی ویلا و باغ کوچک و بزرگ بهترین انتخاب جهت مشاوره و اجرا میباشد.
باغ شاهزاده ماهان در دل کویر
دفتر فنی معاونت معرفی و آموزش سازمان میراث فرهنگی در راستای طرح معرفی و سامان دهی محوطه های تاریخی ، طرح سامان دهی باغ شاهزاده ماهان را شروع نموده است . این طرح پس از انجام مطالعات و برنامه ریزی ها و تهیه طرح های مربوطه از طریق مهندسان مشاور پیش می رود.پروژه باغ شاهزاده ماهان هم در چارچوب همین طرح توسعه مهندسان ابردشت و تحت نظارت دفتر فنی معاونت معرفی و آموزش سازمان میراث فرهنگی در حال اجرا است.
در دل کویر ، در استان کرمان، شهر ماهان،درست در نزدیکی آرامگاه شاه نعمت اله ولی ، باغی وجود دارد که همه آن را به نام باغ شاهزاده (شازده) می شناسند. باغی که چون معجزه ای در قلب کویر ساخته شده تا بهت و حیرت هر مسافری را برانگیزد و در زیر سایه درختان کهنسال آن و نجوای نهری که در آن جاری است خستگی درکند و به شاهزاده ای بیندیشد که یازده سال وقت صرف ساختن این باغ کرد تا خاتمه بدون اینکه از آن بهره ای ببرد به تهران فراخوانده شد تا بخاطر بدگویی اطرافیان در ضیافت مرگ شاه میهمان گردد. این باغ در سال 1357 بازسازی شد ولی در زلزله سال 1360 آسیب هایی دید که خاتمه بعد از خریداری از طریق اداره فرهنگ و هنر در لیست آثار ملی ثبت شده و مورد بازسازی و ترمیم نهاده شد. سردر این باغ به صورت حجمی شفاف، فضای داخلی باغ را قاب گرفته است به طوری که وقتی در زیر طاق آن قرار می گیری،با منظره زیبایی روبرو می شوی که باغ ، کوشک اصلی و حوض ها و فواره های باغ تشکیل دهنده آن هستند.
روی طاق کاشی کاری شده باغ شاهزاده جای 3 قطعه کاشی خالی است . می گویند وقتی که خبر مرگ شاهزاده به ماهان می رسد معمار بنا در حال ساختن سر در باغ بوده است. وقتی کاشی کار می شنود که شاهزاده را در تهران کشته اند فقط 3 قطعه کاشی مانده بوده تا کاشی کاری سردر تمام گردد.او از خوشحالی کارش را رها می نماید و می رود و از آن موقع تا بحال جای آن 3 قطعه کاشی هنوز خالی مانده است. در بدو ورود به باغ ، کل فضای باغ در راستای محور اصلی و در ارایه آن منظره ها ارتفاعات جوپار (کوهی که باغ در دامنه آن ساخته شده) دیده می گردد، این منظره طولانی با حجم بالا خانه در خاتمه بسته می گردد و با حضور درختان در دو جانب محور که در هر فصل رنگی تازه به خود می گیرند آذین می گردد.
بنای باغ به سه دسته تقسیم شده است : بنای اصلی، بنای سردر خانه در بخش ورودی و سایر بناهای خدماتی که مماس به دیوار اصلی و خارج از آن قرار دارند. بنای سردر خانه در مدخل باغ در دو طبقه بناشده است که طبقه فوقانی دارای اطاق هایی است که برای پذیرایی از میهمانان پیش بینی شده اند. یکی از کارشناسان درباره نظام معماری باغ شاهزاده می گوید: محدوده این باغ با دیواری بلند و مرکب محصور شده است . این دیوار با بناهایی که در داخل آن و یا با تصرف بخشی از وسعت بیرونی باغ مشخص شده است ، باغ را از محیط خارج جدا می سازد. وی می افزاید: زمین آرایی تخت باغ و طبقه طبقه شدن آن از طریق سطوح کرت ها سطح باغ را آینه دار در معرض دید قرار می دهد و بنابراین رابطه ساده بین نظاره گر و زمین مسطح به صورت غنی تری در می آید و مشارکت نقش توپوگرافی زمین در فضای باغ را تشدید می نماید.
از طرف دیگر جریان آب به ویژه حوض ها علاوه بر تاکید محورها و آب نمای سراسری به صورت آب شره ها سطوح شفافی را بر روی زمین برای انعکاس دیگر عناصر ارایه داده است و درخت های سایه افکن ویژگی های معماری فضای باغ را تأکیدو تشدید می نمایند. نکته جالبی که درباره فواره های حوضچه ای باغ و دواستخر که در بدو ورود به چشم می آیند وجود دارد این است که این فواره ها هیچ کدام با برق کار نمی نمایند بلکه در زمان ساخته شدن بنا ، این فواره ها با لوله کشی از نهر جاری در باغ ، از طریق خمره هایی ایجاد شده اند که با وصل شدن به هم نقش لوله های ساختمان را ایفا می نمایند.آب نهر وارد این خمره ها شده و سپس بعد از رسیدن به یکی از خمره هایی که نقش زانو را در لوله کشی های امروز به عهده داردبه صورت فواره وار بیرون می زند. مردم محلی درباره صاحب این بنا - عبد الحمید میرزا ناصرالدوله - قصه های فراوانی دارند . قصه ها اغلب از ظلم و جور این شاهزاده حکایت می نمایند یکی از افراد محلی که سابقه خدمت در سازمان میراث فرهنگی را داشته و مدتی هم بعنوان مسئول باغ شاهزاده مشغول بکار بوده درباره ساخته شدن این بنا می گوید: هنگامی که این باغ در دست ساخت بوده ،کارگران به سنگ بزرگی بر می خورند که خرد کردن آن تقریبا کاری لا محال بوده است.
شاهزاده دستور می دهد که به هر قیمتی شده این کار انجام گردد و کارگران بعد از کوشش های بی ثمر به شاهزاده می گویند که خرد کردن این سنگ فقط کار یک نفر است . او دستور می دهد تا فرد مورد نظر را به حضورش بیاورند. اما با دیدن او که فردی نحیف و لاغر بوده است عصبانی می گردد و فکر می نماید کارگران قصد تمسخر او را داشته اند. اما خاتمه می فهمد که این فرد به اصطلاح چشم های شوری دارد که می تواند به سنگ اثر کند. آن فرد از شاهزاده امان می خواهد که بعد از چشم زدن سنگ به او کاری نداشته باشد و شاهزاده هم امان می دهد. اما بعد از اینکه او بعد از مدتی گردیدن ، به دور سنگ به اصطلاح او را چشم می زند و سنگ نرم شده به راحتی خرد می گردد شاهزاده دستور می دهد تا چشم های او را در بیاورند.
از این دست روایت ها و قصه ها درباره باغ و خود این شاهزاده قاجار بسیار است. پس از طی کردن حیاط که با مخلوطی از قلوه سنگ و ملات سیمان سنگفرش شده است و پس از پشت سر گذاشتن حوضچه ایی که به زیبایی طبقه به طبقه بر روی هم سوار شده اند ، به کوشک اصلی می رسیم . این بنا در بالاترین تخت قرار گرفته است و بنای سر در خانه در بخش ورودی و سایر بناهای خدماتی مماس به دیوار اصلی و خارج از آن واقع شده اند. سطح بنای بالاخانه 487 متر مربع و فاصله اش از سر در خانه 325 متر می باشد. با این که در پشت این کوشک قسمتی از حیاط واقع است اما از آنجا که حیاط اهمیت حیاط اصلی را ندارد این حجم از بنا رابطه حیاط اصلی را با حیاط پشت قطع می نماید.
به طور کلی انتخاب و آرایش گیاهان در باغ شاهزاده ماهان نقش مشخص نماینده ای در هویت باغ دارند. در باغ انواع و اقسام درختان به چشم می خورد.از درختان سوزنی مثل کاج و سرو گرفته تا درخت چنار و سپیدار . درختان میوه هم هستند که در کرته ها کاشته می شوند و به گفته افراد محلی در فصولی که میوه دارند منظره جالب و رنگارنگی را به وجود می آورند. باغ شاهزاده ماهان با درختان سربه فلک کشیده و زمزمه جویباری که از هر گوشه و کنار آن شنیده می گردد مثل الماسی قیمتی بر سینه کویر می درخشد. باغی که باسرنوشت غم انگیز صاحب اش پیوند خورده است تا با همه زیبایی هایش، به چشم ناظر مسافران،حسرتی را به دیدن بگذارد که در تار و پودش خانه نموده است. حسرت شاهزاده ای که هنگام مرگ شاید از بین تمام دل مشغولی هایش فقط به این باغ فکر می نموده است. باغی که تا ابد از حضور اوخالی مانده است.
ارسال از طریق کاربر محترم سایت : mashhadizadeh
/ج
منبع: راسخون